English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4585 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to gather information [about; on] U جمع آوری کردن اطلاعات [در مورد]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acquisition U پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات
acquisitions U پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
collator U 1-نرم افزار جمع آوری داده ها 2-وسیلهای کارت پانچ ها را جمع آوری میکند
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
collect U جمع آوری کردن
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
to rally scattered troops U جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
to gather supporters around oneself U جمع آوری کردن هواداران به دور خود
to cull wool U پشم چیدن [کندن و جمع آوری کردن]
collection activity عملیات جمع آوری اخبار سازمان جمع آوری اخبار
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
round up <idiom> U گرد هم آوردن ،جمع آوری
development U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
She is hopping mad . U چرا می خواهی لجت را سر من در آوری ؟
developments U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
overprint U فهرنویسی کردن اطلاعات
debrief U اطلاعات کسب کردن
debriefed U اطلاعات کسب کردن
debriefs U اطلاعات کسب کردن
collections U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
acquisitions U جمع آوری داده در مورد یک موضوع
collection U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
acquisition U جمع آوری داده در مورد یک موضوع
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
input U عمل وارد کردن اطلاعات
inputted U عمل وارد کردن اطلاعات
The funds collected so far . U وجوهی که تا کنون گرد آوری شده است
What are the collection procedures for ...? U روند جمع آوری برای ... چه [جور] است ؟
scrape up <idiom> U پیدا یا جمع آوری چیزی ازروی نشانه
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
CD R U فن آوری که به کاربر اجازه خواندن و نوشتن بر دیسک R-CD میدهد
accumulating U جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulate U جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulates U جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
interview U مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviewed U مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
feeds U وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
interviewing U مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
feed U وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
interviews U مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
investigating U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
contamination U ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
types U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
investigates U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
typed U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
back-up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
investigated U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
back up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
keyboarding U عمل وارد کردن اطلاعات با صفحه کلید
keyboarding U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
investigate U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
zap U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
conceal U پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
interoperability U توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
conceals U پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
densities U حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
R & D U سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
density U حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
distributing U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
degausser U وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی
posted U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
posts U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
distribute U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distributes U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
post- U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
compacting U دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
compacts U دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
compacted U دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
compact U دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
corrupts U تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupted U تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupt U تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
corrupting U تغییر دادن یا خراب کردن اطلاعات چنان که اعتبار انهامشکوک باشد
voice U وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voices U وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voicing U وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
networking U در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
constant U فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constants U فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
head switching U فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
cue U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
CD WO U دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
cues U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
clearing U تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
clearings U تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
dp U پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
graphics U وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
tablets U صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
tablet U صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
cross examination U به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
trojan horse U برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
[pieces of] information U اطلاعات
witting U اطلاعات
information U اطلاعات
counterintelligence U ضد اطلاعات
data U اطلاعات
intelligence U اطلاعات
data banks U بانک اطلاعات
departmental intelligence U اطلاعات اداری
dissemination U پخش اطلاعات
defense information U اطلاعات نظامی
essential elements of information U عناصراصلی اطلاعات
data bank U بانک اطلاعات
handout U برگه اطلاعات
defense information U اطلاعات دفاعی
stationary information U اطلاعات لایتغیر
information center U مرکز اطلاعات
records available U اطلاعات موجود
information U مفروضات اطلاعات
keep up with the news <idiom> U حفظ اطلاعات
communication U عبور اطلاعات
information bureau U دفتر اطلاعات
budget data U اطلاعات بودجه
information office U دفتر اطلاعات
tactical intelligence U اطلاعات جنگی
filter center U مرکزتوزیع اطلاعات
critical intelligence U اطلاعات حیاتی
critical intelligence U اطلاعات مهم
secret U اطلاعات سری
technical data U اطلاعات فنی
secrets U اطلاعات سری
tactical intelligence U اطلاعات تاکتیکی
genetic information U اطلاعات وراثتی
information sheet U برگه اطلاعات
combatintelligence U اطلاعات رزمی
flow of information U گردش اطلاعات
public information U اطلاعات عمومی
financial data U اطلاعات مالی
pemican U اطلاعات خلاصه
pemmican U اطلاعات خلاصه
data item U جزئیات اطلاعات
data input U اطلاعات ورودی
information desk U میز اطلاعات
data element U جزئیات اطلاعات
data element U عناصر اطلاعات
perfect information U اطلاعات کامل
data communication U انتقال اطلاعات
data base U مبنای اطلاعات
combat intelligence U اطلاعات رزمی
information system U سیستم اطلاعات
info U مخفف اطلاعات
information theory U نظریه اطلاعات
information transmission U انتقال اطلاعات
information unit U واحد اطلاعات
intelligence annex U پیوست اطلاعات
information service U خدمات اطلاعات
marketing intelligence U اطلاعات بازاریابی
information retrieval U بازیابی اطلاعات
information revolution U تحول اطلاعات
information on demand U اطلاعات با تقاضا
weather intelligence U اطلاعات هواشناسی
information science U علم اطلاعات
intelligence U اطلاعات نظامی
basic data U اطلاعات اولیه
spial U کسب اطلاعات
ministry of information U وزارت اطلاعات
military intelligence U اطلاعات نظامی
ir U بازیابی اطلاعات
inquiry office U دفتر اطلاعات
input information U اطلاعات ورودی
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1ICR
1Arousing
1pedal pamping
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1construed
2تعریف فونتیک چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com